مرسانامرسانا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

برترین هدیه الهی

پیش از بارداری

1392/11/11 12:43
نویسنده : مامان مریم
180 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازم دوست دارم بدونی قبل از اینکه مامان و بابا تو رو داشته باشن چه سختی هایی رو کشیدند و از چه مراحلی عبور کردند تا خدای مهربون باز هم لطف و احسانش رو شامل حالشون کرد و تو رو به آنها داد.

عزیزم قبل از تو من دوبار طعم بارداری( یک بار در سال 90 که در تاریخ هجدهم تیرماه 90 در 12 هفتگی به صورت طبیعی سقط شد چون قلبش تشکیل نشده بود و بار دوم هم همان سال 90 بود ولی چون خارج از رحمی بود مجبور شدم عمل سزارین رو در تاریخ 91/08/08 انجام بدم که خیلی تاثیر بدی توی روحیه من گذاشت .)  رو چشیدم ولی مثل اینکه وقت این نبود که من مادر بشم .

دخترکم بالاخره  در دی ماه سال 91 بعد از انجام یک عمل لاپاراسکوپی توسط پروفسور اقصی (91/10/07) در عین ناباوری و به صورت کاملا طبیعی من باردار شدم .

به این خاطر میگم در عین ناباوری چون دکتر اقصی بعد از انجام عمل لاپاراسکوپی به من گفت که به طور طبیعی باردار نخواهی شد و حتما باید آی وی اف کنی تا باردار بشی .

دختر گلم ولی من دوست داشتم که به طور طبیعی باردار بشم و اصلا دوست نداشتم که بطور مصنوعی  نی نی دار بشم . حتی بابایی جونت رفته بود کل داروخانه های شهر رو زیر پا گذاشته بود تا بتوانه آمپول های مخصوص آی وی اف رو پیدا کنه و پیدا هم کرد و به من زنگ زد و گفت که پیدا کردم ولی من بهش گفتم عزیزم من بچه رو از خود خدا می خوام ، اگر بهمون داد که چه بهتر اگر هم نداد حتما مصلحتی داره که فعلا نمی خواد ما بچه دار بشیم .پدرت هم قبول کرد .

پسندها (1)

نظرات (3)

خبرنامه فروشگاه اینترنتی کلکسیون
1 بهمن 92 15:45
با اجازه ی نویسنده محترم وبلاگ وبلاگ خبری فروشگاه اینترنتی کلکسیون راه اندازی شد. شما می توانید با دنبال کردن وبلاگ خبری ما، از آخرین اخبار مربوط به تخفیف ها، فروش ویژه و قرعه کشی های مخصوص کوچولوها با خبر شوید و با نظرات و پیشنهادات خود ما را در امر بهبود روند کاری فروشگاه، یاری کنید. منتظر شما دوست عزیز هستیم
مامانی باران
12 بهمن 92 18:06
من از همون روزی که توی شرکت دیدمت و در جریان انتظارت برای نی نی قرار گرفتم دلم روشن بود که خدا به خاطر مهربونیت حتماً بهت یه فرشته خوشگل هدیه میکنه باور کن خیلی هم زمان زایمان هم زمان شیردهی برات دعا کردم و تا همیشه داستان امید و باور محکمی که در این راه داشتی مثل یک درس مهم در ذهنم میمونه ...
مامان شنتیا
17 اسفند 92 10:36
سلام من مامان شنتیام پسر من 6/6/92 به دنیا اومد من هم مثل شما یک بارداری خارج از رحم داشتم که چون زود فهمیدم با آمپول متوتروکسات رفع شد ولی دکترم گفت احتمال زیاد لوله هات مشکل داشته که خارج از رحم باردار شدی گفت 2 ماه بعد یک عکس رنگی باید بگیری که وضعیت لوله هات معلوم بشه خرداد91 خارج رحم باردار شدم بعد 2 ماه که برام خیلی طولانی گذشت عکس رنگی رحم انجام دادم با اون درد زیادی که داره و جوابش به دکترم نشون دادم به محض اینکه عکسو دید گفت توی آی وی افی هستی من خیلی ناامید بودم آزمایش شوهرمم دید گفت شوهرت سالمه تو لوله هات خرابه ولی به فرض خیلی محال شاید خودت باردار بشی 3 ماه صبرکن و من خیلی حال بدی داشتم و از خدای بزرگ خواستم و به لطف خدا طبیعی باردار شدم بعد 3 ماه و وقتی جواب آزمایش بارداری رو پیش دکترم بردم گفت خیلی خوش شانس هستی ولی من به شانس نه به بخشش خدا ایمان داشتم و الان پسر نازم 6 ماه و یک هفته است و خدارو شکر پسر سالم و زیبایی خدا به من هدیه داد نمیدونم خواستم تجربمو مختصر براتون بنویسم و به همه کسایی که مثل ما هستن بگم دکترا فقط وسیله ان هیچ وقت از لطف خدا ناامید نشن و مثل ما از خودش بخوان که ناامید نمیکنه ان شاالله از آشناییتون خوشحال شدم