پیش از بارداری
دختر نازم دوست دارم بدونی قبل از اینکه مامان و بابا تو رو داشته باشن چه سختی هایی رو کشیدند و از چه مراحلی عبور کردند تا خدای مهربون باز هم لطف و احسانش رو شامل حالشون کرد و تو رو به آنها داد.
عزیزم قبل از تو من دوبار طعم بارداری( یک بار در سال 90 که در تاریخ هجدهم تیرماه 90 در 12 هفتگی به صورت طبیعی سقط شد چون قلبش تشکیل نشده بود و بار دوم هم همان سال 90 بود ولی چون خارج از رحمی بود مجبور شدم عمل سزارین رو در تاریخ 91/08/08 انجام بدم که خیلی تاثیر بدی توی روحیه من گذاشت .) رو چشیدم ولی مثل اینکه وقت این نبود که من مادر بشم .
دخترکم بالاخره در دی ماه سال 91 بعد از انجام یک عمل لاپاراسکوپی توسط پروفسور اقصی (91/10/07) در عین ناباوری و به صورت کاملا طبیعی من باردار شدم .
به این خاطر میگم در عین ناباوری چون دکتر اقصی بعد از انجام عمل لاپاراسکوپی به من گفت که به طور طبیعی باردار نخواهی شد و حتما باید آی وی اف کنی تا باردار بشی .
دختر گلم ولی من دوست داشتم که به طور طبیعی باردار بشم و اصلا دوست نداشتم که بطور مصنوعی نی نی دار بشم . حتی بابایی جونت رفته بود کل داروخانه های شهر رو زیر پا گذاشته بود تا بتوانه آمپول های مخصوص آی وی اف رو پیدا کنه و پیدا هم کرد و به من زنگ زد و گفت که پیدا کردم ولی من بهش گفتم عزیزم من بچه رو از خود خدا می خوام ، اگر بهمون داد که چه بهتر اگر هم نداد حتما مصلحتی داره که فعلا نمی خواد ما بچه دار بشیم .پدرت هم قبول کرد .